ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 183669
تعداد مطالب : 151
تعداد نظرات : 37
تعداد آنلاین : 1

چهارده سال پيش بود که تيم ملي ايران در مرحله اول مقدماتي جام جهاني 98 در ورزشگاه عباسيون دمشق يک نتيجه اعجاب انگيز را مقابل تيم گمنام مالديو ثبت کرد؛ 17 بر صفر! بعد از آن بازي بود که يک روزنامه ورزشي تيتر زد: مالديو نه «مال» بود، نه «ديو»......

مهاجم تيم ملي فوتبال ايران گفت: بايد به کي‌روش فرصت داد چراکه امروز بهترين مربي جهان در کنار تيم ملي حضور دارد....

# احتمالي

*بازيکنان سه تيم پاس همدان، پيکان قزوين و استيل آذين جزو بازيکنان سهميه ليگ برتري محسوب مي‌شوند و هر باشگاه نيز مجاز به استفاده از 6 بازيکن ليگ برتري خواهد بود.

فتح زمین

حمیدرضا شکارسری

صدای سبز تو را می خواهد،سکوت زرد زمین ای باران!

کویر شد همه جنگلهاش،خودت بیا و ببین ای باران!

نسیم نوحه گر آمد نالید،غم از صدای خوشش می بارید

که در نبود تو باید خواندن،ترانه های حزین ای باران!

«به دستهای فقیرم بنگر!بیا و باز شکوفایم کن!»

چه غمگنانه ولی می گوید،درخت با تو چنین ای باران!

سراب مثل دروغی زیبا،از انحنای افق می جوشد

تو صادقانه ولی می باری،بر این زمین به یقین ای باران!

چه ابر های سرور انگیزی!چه رعد های غرور انگیزی!

به زیر گام تو دیدن دارد،زمان فتح زمین ای باران!

برای دیدن شعرهای بعدی به ادامه مطلب بروید...

غزل  طایر قدسی از لسان الغیب

دارم امید که نور بصرم باز آید

آنکه غایب شده است از نظرم باز آید

گرمیِ دل خنکای جگرم باز آید

اگر آن طایر قدسی ز درم باز آید

عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید

چار تکبیر به محراب عبادت بزنم

باده با یادِ رخش از سر عادت بزنم

خیمة عشق به صحرای ارادت بزنم

کوس نو دولتی از بام سعادت بزنم

گر به بینم که مه نو سفرم باز آید

روز شب خورده‌ام از غیبت او خون‌جگر

گر نشد کارگشا نالة شب آه سحر

گوش بر پیک خبر مانده‌ام و چشم به در

دارم امید بر این اشگ چو باران که دگر

برق دولت که برفت از نظرم باز آید

آنکه در مشکل ما عقده‌گشا رایش بود

در سوید‌ای دلِ پاکدلان جایش بود

قبلة اهل نظر روی دل آرایش بود

آنکه تاج سر من خاکِ کفِ پایش بود

پادشاهی بکنم گر به سرم باز آید

همه گویند ز هجرش نَبُوَد راه گریز

چون که او مانده پسِ پرده غیبت، من نیز

من که قلبم شده از باده عشقش لبریز

خواهم اندر طلبش رفت و به یاران عزیز

شخصم ار باز نیاید خبرم باز آید

وصف جانانه به هر گونه کلامی نکنم

هست دور از من و ترسم که دوامی نکنم

لبم آلوده به هر باده و جامی نکنم

گر نثار قدم یار گرامی نکنم

گوهر جان به چه کار دگرم باز آید

آنکه از منظرة چشم نهان است چو روح

آنکه در مملکت عشق کند فتح فتوح

آنکه سازنده کشتی نجات است چو نوح

مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح

ورنه گر بشنود آه سحرم باز آید

به امید قدمش چشم به راهم ـ حافظ

الفتم با غزلت هست گواهم ـ حافظ

همدم سوز دل و آتش آهم ـ حافظ

آرزومند رخ چون مهِ شاهم حافظ

همتی تا به سلامت ز درم باز آید

این بشارت به دل از غیب بسی میآید                   که به یاری جهان دادرسی میآید

رهزنان ره دین را عسسی میآید                        مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید

که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید

دوشم این مژده رسید از ملک العرش به گوش   کز غم هجر مکن شکوه و افغان و خروش

کاید از پرده برون پادشه برقع پوش               از غم و درد مکن ناله و فریاد که دوش

زده ام فالی و فریادرسی میآید

نوگل گلشن نرگس که برش گل چون خس              آید از پیش و مسیحا پی یاری از پس

شمع رویش سبب گرمی بزم همه کس                   ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس

موسی اینجا به امید قبسی میآید

ای شه دین که به غیر تو دگر یاری نیست     جز تا ما را به جهان سرور و سالاری نیست

گرم ماننده بازار تو بازاری نیست              هیچکس نیست که در کوی تواش کاری نیست

هر کس اینجا به طریق هوسی میآید

یار در پرده و از پرده برون بس غوغاست      همه کس دلبر نادیده خود را جویاست

نقطه دایره کون و مکان ناپیداست                 کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست

اینقدر هست که بانگ جرسی میآید

خوشدلا خوشدلی شیعه بود در شعبان                 که بود مطلع آن ماه هدی نیمه آن

بهر صید دل ما میرسد آن شاه زمان                  یار دارد سر صید دل حافظ یاران

شاهبازی به شکار مگسی میآید

خوشدل تهرانی

*******

خداوندا اگر داری بنای دادن عیدی

منور کن جهانی را به نور حضرت مهدی....

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ،

به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد

و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است..

پس از نشست علي دايي با محمدحسن انصاري‌فرد سرپرست باشگاه را‌ه‌آهن و همچنين جلسه با خريداران امتياز تيم فوتبال راه‌آهن، وي قبول کرد هدايت تيم راه‌آهن را برعهده بگيرد. علي دايي که براي قبول اين مسئوليت از مسئولان راه‌آهن فرصت خواسته بود تا فکرهايش را بکند، امروز (پنجشنبه) بهمن دهقان نماينده تام‌الاختيار خود را نزد انصاري‌فرد فرستاد و دهقان پس از توافقات نهايي با سرپرست باشگاه راه‌آهن، قرارداد داخلي را امضا کرد. توافق دايي با باشگاه راه‌آهن يکساله است. تمرينات تيم راه‌آهن نيز از روز گذشته آغاز شده است.

 

تيم فوتبال پرسپوليس در ديداري تدارکاتي 3 بر يک تيم دوم خودش را شکست داد.

حميد استيلي، سرمربي پرسپوليس پس از عقد قرارداد با اين تيم امروز در ديداري غير رسمي در اولين مسابقه به عنوان سرمربي روي نيمکت پرسپوليس نشست و در همين مسابقه دوستانه موفق شد تيم دوم پرسپوليس را با نتيجه 3 بر يک شکست دهد. اين بازي از ساعت 10:30 در ورزشگاه شهيد درفشي‌‌فر با حضور 60 هوادار برگزار شد. اين ديدار دوستانه حاشيه‌هايي داشت که در زير آن را مي‌خوانيم: * در اين ديدار پرسپوليس با لباس قرمز و تيم «ب» پرسپوليس با لباس سفيد به ميدان رفتند. در ابتداي ديدار بازيکنان تيم «ب» به سمت استيلي رفتند و از او رخصت گرفتند. * غلامرضا رضايي در دقيقه 20، محمد نوري در دقيقه 50 و محمد منصوري در دقيقه 60براي پرسپوليس و حسن مهدلو در دقيقه 65 از روي يک ضربه کاشته براي تيم "ب " پرسپوليس گلزني کردند. * ترکيب ثابت پرسپوليس براي اين ديدار دوستانه عبارت بودند از: ميثاق معمارزاده، محمد، فشنگچي، شيث رضايي، نورمحمدي، آقازماني، علي‌عسگر، بادامکي، محمد نوري، منصوري و غلامرضا رضايي. پرسپوليس در نيمه دوم هم با همين ترکيب به ميدان رفت اما تغييرات کوچکي از سوي کادر فني در تيم اعمال شد. *ابراهيم شکوري که پيگير دريافت گذرنامه اش بود با 30 دقيقه تاخير در ورزشگاه درفشي فر حاضر شد. * فريادهاي حميد استيلي و اسماعيل هلالي بر روي نيمکت دو تيم بسيار جالب بود. * تشويق هواداران باعث شد تا بازيکنان پرسپوليس به سمت آنها رفته و به ابراز احساسات تماشاگران پاسخ دهند. * در بازي امروز پرويز کماسي بازيکنان ملي‌پوش غايب بودند و محسن عاشوري نيز بعد از 40 دقيقه در جمع سرخ پوشان حاضر شد. * سعيد حلافي با پيراهن شماره 30 در بازي امروز حضور پيدا کرد و پس از گفت‌وگو با استيلي به تمرينات اختصاصي پرداخت. * پرسپوليس در نيمه دوم از سيف‌الهي، شکوري و حلافي در ترکيب خود استفاده کرد. * اسماعيل هلالي و حميد استيلي در حاشيه بازي بارها به نحوه قضاوت داور انتقادهايي داشتند. همين مورد دليلي شد تا داور بارها از کارت زرد خود به بازيکنان استفاده کند. * در انتهاي بازي حميد استيلي دقايقي براي پرسپوليسي‌ها به گفت‌وگو پرداخت و ايرادهاي آنها را در زمين مسابقه گوشزد کرد. * يک آناليزور هم به دقت بازي پرسپوليسي‌ها را در کنار زمين با يک رايانه براي استيلي آناليز کرد.